کد مطلب:129889 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:180

چگونگی ورود اسیران اهل بیت
شیخ مفید و طبرسی گویند: علی بن الحسین (ع) در تمام راه با هیچ كس سخن نگفت، تا به شام رسیدند. چون به در قصر یزید رسیدند، مجفر بن ثعلبه با صدای بلند گفت: این مجفر بن ثعلبه است كه مردمان فرومایه و نابكار را نزد امیرالمؤمنین آورده است. پس علی بن الحسین (ع) فرمود: آن كسی كه مادر مجفر زاییده بدنهادتر و پست تر است. [1] .

بلاذری، [2] ابن سعد، [3] طبری، [4] ابن نما - از تاریخ دمشق -، [5] ابن اثیر، [6] ابن كثیر، [7] .


ذهبی، [8] و خوارزمی [9] این پاسخ را - با اندكی اختلاف - به یزید نسبت داده اند كه به نظر مناسب تر می آید. [10] .

بلاذری گوید: آن گاه عبیدالله اسیران را به همراه محفز بن ثعلبه - از عائذه قریش - و شمر بن ذی الجوشن گسیل داشت. گروهی نیز گویند كه سر حسین (ع) را نیز با محفز فرستاد. چون بر در قصر یزید ایستادند. محفز صدایش را بلند كرد و گفت: ای امیرالمؤمنین، این محفز بن ثعلبه است كه فرومایگان زشت كار را نزد تو آورده است. پس یزید گفت: آنچه مادر محفز زاییده است، پست تر و زشت كارتر است. [11] باید گفت: وای بر كسی كه نمرود تكفیرش كند.

طبری و ابن اثیر می نویسد: عبیدالله بن زیاد، محفز بن ثعلبه و شمر بن ذی الجوشن را فراخواند و گفت: بار و بنه و سر حسین (ع) را نزد امیرالمؤمنین، یزید بن معاویه ببرید. آنان رفتند تا پیش از همه نزد یزید رسیدند. آن گاه محفز بن ثعلبه برخاست و با صدای بلند ندا داد: ما سر نابخردترین و پست ترین مردم را آوردیم. یزید گفت: آنچه مادر محفز زاییده پست تر و نابخردتر است؛ ولی او قاطع رحم و ستمگر است! [12] .

ابن سعد گوید: مخفر بن ثعلبه عائذی - عائذه ی قریش - سر حسین (ع) را نزد یزید برد و گفت: ای امیرالمؤمنین! من سر نابخردترین و پست ترین مردم را پیش تو آورده ام. پس یزید گفت: آنچه ما در مخفر زاییده نابخردتر و پست تر است؛ ولی گویا این مرد این آیه از


كتاب خدا را نخوانده است: «تؤتی الملك من تشاء و تنزع الملك ممن تشاء و تعز من تشاء و تذل من تشاء» [13] . [14] .

خوارزمی نقل می كند كه چون سر حسین بن علی (ع) و اهل بیتش را نزد یزید آوردند، پسر محفز گفت: ای امیرالمؤمنین (ع)، سرهای این كفرپیشگان فرومایه را نزد تو آورده ایم. یزید گفت: آنچه مادر محفز زایده كفر پیشه تر، پست تر و نكوهیده تر است. [15] .

به گمان من سر برای بار دوم به وسیله ی محفز وارد مجلس یزید شد. زیرا همان طور كه گفتیم بار اول به وسیله زحر بن قیس - مجلس خاص - وارد گردید و بار دوم به وسیله ی این ناپاك پلید در مجلس عام برده شد.

درباره ی چگونگی ورود از امام صادق (ع) نقل شده است كه فرمود: هنگامی كه سر حسین بن علی (ع) به همراه علی بن الحسین (ع) و دختران امیرالمؤمنین (ع) را نزد یزید آوردند، علی بن الحسین (ع) به غل و زنجیر بسته شده بود. [16] .

امام باقر (ع) فرمود: پس از آنكه حسین (ع) كشته شد، ما را كه دوازده نوجوان بودیم نزد یزید بن معاویه ملعون بردند. دستان همه ی ما به گردن بسته بود و علی بن الحسین (ع) نیز در میان ما بود. [17] .

در مقتل خوارزمی آمده است: سپس آنان را آوردند تا بر یزید وارد شدند. گویند نخستین كسی را كه شمر بن ذی الجوشن وارد كرد علی بن الحسین (ع) بود؛ كه دستانش را به


گردنش بسته بودند. آن گاه یزید به او گفت: كیستی ای جوان؟ گفت: علی بن الحسین (ع) هستم. پس دستور داد غل را از او برداشتند. [18] .

سید بن طاووس گوید: راوی گوید: آن گاه بار و بنه حسین (ع) و زنانش و هر كس از خاندانش كه باقی مانده بود، در حالی كه با ریسمان بسته بودند، آوردند. [19] .

سبط ابن جوزی می نویسد: علی بن الحسین (ع) و زنان با ریسمان بسته شده بودند. [20] .

همو گوید: هنگامی كه بار و بنه حسین (ع) و باقیمانده ی خاندانش را نزد یزید آوردند، آنان را در حالی وارد كردند كه به ریسمان بسته شده بودند. پس در حضورش ایستادند. [21] .

شبلنجی گوید: سپس فرمان داد تا علی بن الحسین (ع) را با غل و زنجیر نزد وی آوردند. [22] .


[1] الارشاد، ج 2، ص 119؛ اعلام الوري، ص 248 (در اين كتاب محفر آورده است).

[2] انساب الاشراف، ج 3، ص 416 (در اين كتاب مخفر بن ثعلبه آمده است).

[3] الطبقات، (ترجمة الامام الحسين (ع)) ص 82.

[4] تاريخ الطبري، ج 4، ص 352 (در اين صفحه مخفر آمده است) و 354.

[5] مثيرالاحزان، ص 98؛ بحارالانوار، ج 45، ص 129 (در اين كتاب مخفر آمده است).

[6] الكامل في التاريخ، ج 4، ص 84.

[7] البداية و النهايه، ج 8، ص 196 (در اين كتاب محقر بن ثعلبه العائذي آمده است).

[8] سير اعلام النبلاء، ج 3، ص 315، تاريخ الاسلام (حوادث و وفيات 8061).

[9] مقتل خوارزمي، ج 2، ص 58 (در اين كتاب آمده است: آنچه مادر مخفر زاييده كافرتر، پست تر و نكوهيده تر است).

[10] اين قول مناسب تر است؛ زيرا ممكن است اين اشكال را وارد كرد كه پاسخ ياد شده متضمن اقرار انتساب پستي و گناه به اهل بيت (ع) است - العياذ بالله -؛ و ثابت مي كند كه محفز پست تر و فاسق تر است؛ و صدور چنين سخني از امام كه از بزرگان فصاحت است بعيد مي نمايد. ولي اين پاسخ با روحيه ي يزيد، كه اهل بيت (ع) را دشمن خود مي داند اما محفز را بر آنان برتري نمي دهد، مناسب تر است. جز اينكه در اينجا چيزي حذف شده است. براي مثال نابكارترين و پست ترين مردم.

[11] انساب الاشراف، ج 3، ص 416.

[12] تاريخ الطبري، ج 4، ص 254؛ الكامل في التاريخ، ج 4، ص 84.

[13] آل عمران (3)، آيه 26.

[14] الطبقات، ص 82، سير اعلام النبلاء، ج 3، ص 215؛ تاريخ الاسلام و وفيات المشاهير و الاعلام، (حوادث و وفيات، 8061).

[15] مقتل خوارزمي، ج 2، ص 58.

[16] تفسير القمي، ج 2، ص 352؛ بحارالانوار، ج 45، ص 168.

[17] شرح الاخبار، ج 3، ص 267، ح 1172. مانند همين روايت در مثير الاحزان، ص 98، العقد الفريد، ج 5، ص 131؛ الامامة و السياسة، ج 2، ص 8؛ جواهر المطالب، ج 2، ص 272 و 278 نقل شده است، ولي در اين منابع محمد بن الحسين بن علي بن ابي طالب (ع) آمده است. گويا كه كلمه ي علي افتاده باشد و درست محمد بن علي بن الحسين (ع) است كه بر امام باقر تطبيق مي كند. زيرا هيچ پسري براي امام حسين (ع) جز امام علي بن الحسين، زين العابدين (ع) باقي نماند.

[18] مقتل خوارزمي، ج 2، ص 62.

[19] الملهوف، ص 213.

[20] تذكرة الخواص، ص 262.

[21] مرآة الزمان، ص 100 - نسخه ي خطي - مطابق آنچه در عبرات المصطفين، ج 2، ص 288 آمده است.

[22] نور الابصار، ص 132.